368_

احساس میکنم دختر حسودی شده ام.یکی از بدی های بالا رفتن سن می‌تواند همین باشد.حسادت!

حسادت برای همه چیزای که خواستی به دست بیاری و یا دوست داشتی به دست بیاری و نشده و دیگری همان را دارد.

حسادت برای داشته های دیگران و حسرت نداشته های خودت...

پناه بر خدا !

از حسرت.از حسادت...

و پناه بر خدا از دختر دیپلمه-دانشجوی  ایرانی نژادپرستی  که در کلاس خیاطی مان هست  و چقدر با کلامش می آزاردمان.بگمانم خودبرتربینی دارد میکشتش.

نظرات 1 + ارسال نظر
من... 1396/05/02 ساعت 06:55 http://doorashena.blogsky.com

سلام
بعضیا خود برتربینی ندارند... اعتماد به نفس کاااذب دارن...
منم گاهی دچار این حس میشم...
و ترسی که تو شعر بالای وبت داری هم گاهی گریبانم را میگیره..اونقدر که زود تر از تر از اون موقع اشکم در میاد...


و کسی چه می داند پشت چهره ی دختری که سرمستانه نفس می کشد، یک قلب تپنده چگونه تلاش می کند تا سرخی عشق بپاشد به صورت رنگ پریده اش...

و البته خدا همیشه هست...خیلی نزدییییییییک...این آرومم میکنه


بهم سر بزنی خوشحالم می کنی

اعتماد به نفس کاذب رو درست فرمودین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.