120-

من فهمیدم دلیل اینکه چرا چند روز بدون نت کلافه میشوم!؟ نه اینکه معتاد باشم نه!

دلیلش تنهایی است.باز نه ازآن تنهایی هایی که مربوط  به نداشتنِ دوست پسراست!نه!(آخر وقتی کسی میگوید،تنهاست.ذهن خعلیها میرود سمت نداشتنِ دوست ِ غیر همجنس و باخودش میگوید:آخی!طفلی دوس پسل نداله!!)

ازآن تنهایی هایی که کسی نیست باهاش دو کلام گپ بزنم!

از همه چیز و در مورد همه چیز!از رنگ موها گرفته تا سیاست!! کسی نیست و من پرمیشوم ازحرف!حرف!حرف!

بعد یه وقتهایی هم هست که این حرف نزدن هایم سر میریزد!به اولین نفری که میرسم و میبینمش شروع میکنم به حرف زدن ...هی حرف میزنم...هی حرف میزنم...هی حرف میزنم...و بعد طرفم فکرمیکند که چه زود صمیمی شدم!یا چه دختر زود جوشی هستم!که زود باهمه جوش میخورم و صمیمی میشوم!!

برای همین است که نوشتن را دوست دارم...

راستش نوشتن  ریسکش کمتراست و درصدپشیمانی اش هم کمترتر!


  • امروز ازینکه پنجاه تومن را کتاب نخریدم هی افسوس خوردم...هی احساس پشیمانی کردم!...