ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
از الان باید یاد بگیرم!خیلی چیزها را!
باید یاد بگیرم زیاد باهاش درد دل نکنم! که یک وقت اگر خواست با من بد تا کند،جای زخم هایم را نداند تا رویش نمک بپاشد!
باید یاد بگیرم جلویش الکی خوشحال باشم و از حسرتهایم چیزی نگویم که دلش هوای یک دختربه همه چیز رسیده را نکند!
باید انتظار کشیدن همراه بااسترس و ناراحتی را هم خوب تمرین کنم تا پوستم کلفت شود!
همین طور هر روز خودم را برای اینکه قرار است یک روز ازمن خسته شود و بی محلی کند هم اماده کنم!
بایدیاد بگیرم و تجربه کنم خیلی چیزها را!
باید یاد بگیرم که روی دوستت دارم هایش زیاد اطمینان نکنم و با قول هایش برای خودم توی خیالهایم کاخ ارزوهایم را نسازم که بعدش رهایم که کرد کاخ ارزوهایم روی سرم آوار نشود!
باید یاد بگیرم که عاقلانه رفتار کنم! که...
از فکریادگرفتنِ خعلی چیزهای دیگر دلم خالی میشود!
لعنت به کسی که مرا از رسیدن به آرزوهایم باز داشت!لعنت به کسی که خودِ درونم را کشت و من برای ساختن دوباره خود درونم باید کسی را پیدا کنم که بتوانم رویش حساب کنم!
لعنت به او که مرا این ساخت!
و من چقدر عاجزانه باید با کسی که بتوانم رویش حساب کنم ،تا کنم!
اینجا لیلیِ نیست مجنونی هم!
اینجا دخترکی ست که برای فرار از او،باید تن بدهد به کشیدنِ نازِ به اصطلاح مجنون!
اینجا دخترکی است که باید یاد بگیردخیلی چیزها را! چیزهایی که فکرش هم ته دلش را خالی میکند!