ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آدمهایی که می آیند حرف هایشان،چه خصوصی...چه عمومی...درد دل ...حرف های بیخود ...یا هر حرف دیگه ای رو تو وبلاگ هایشان مینویسند را نباید سرزنش کرد!نباید مسخره کرد!نباید فحش داد!
حتی اگر نمیتوان درک کرد ،یا سر در آورد چیزی از حرفها و نوشته هایشان...
آدمهایی که تو وبلاگشان حرفهای دلشان را میزنند همان هاییند که هیچ وقت نتوانسته کسی را پیدا کند که باهاش حرف بزندو بعدا پشیمان نشود!
+:پدرم هروقت ناراحته دعای عهد یا نوحه میزاره و گوش میده...امشب هم که از خانه ع. برگشت دعای عهد گذاشت و گوش داد...چه پدر تنهایی دارم من!
ن از من پرسید اگر پدرت بفهمه که با فلان کس تلفنی در ارتباطی چی کار میکنه؟
گفتم: نه کتک میزنذ! نه فحش میدهد! نه گوشی و... را ازم میگیرد...
گفت:پس چی؟
گفتم:نسبت به من بی اعتماد میشود! بی اعتمادی پدرم نسبت به خودم برام خعلییییی سنگینه!
آنوقت نگاهم نمیکند و لبخند نمیزند! دخترم صدایم نمیکند...کاری به کارم ندارد...و این بزرگترین شکنجه او خواهد بود!