145-

مانده ام چه کنم!

درکم فقط در حد تجربه کمم هست! و عمق این ماجرا و جدی بودنش را هنوز درک نکرده ام...

میترسم...اینجا پای شوخیِ در کار نیست...

اصلا چرا !

از چی به کجا دارم فرار میکنم!

چی باعث میشود که به این موضوع فکر کنم و از همه مهمتر به کسی که علاقه چندانی ازش در خودم نمی بینم...


نمیدانم چه کمبودهایی وادارم میکند که فکر کنم بهش...نمیدانم...نمیدانم...

خدایا!اینبارم خودت رحم کن و به خودت توکل میکنم.