290_

به بیماری تنهایی گرفتارم...

این الان که نگران بیماری جسمیم هستم،هیچ اهمیتی ندارد.


استرس آن روز انگار عملکرد زنانه ترین  عضو بدنم را از کار انداخته.حال رفتن به دکتر را ندارم

نه! نه اینکه نخواهم بروم...فقط مانده ام با کی بروم!؟

آه...امان از بی خواهری و بی مادری!

نظرات 1 + ارسال نظر
نازنین 1395/12/19 ساعت 13:44

ای بابا خودت برو
مهم تر از هر کسی اینه که آدم خودشو داره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.