۵۰۵

چهارم دی ۱۴۰۰ من با مردی آشنا شده ام که دوست داشتنش با منطق و حتی با قلب خیلی قشنگه.کمی باهاش صادق نبوده م،صداقت نداشتنم برای آزار او نبود.که گیر و گرفتاری  در درون خودم داشت.امیدوارم روزی که او منو دید و دوست داشت،ببخشتم.و من واقعی رو دوست بداره. 


امیدوارم بعد ترها که برای نوشتن اینجا میام اوضاع بهتر شده باشه.

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام
شمام که فکر میکنم درد عاشقی رو کشیدی
سخت میگذره لامصب

سلام.
نه من تا الان عاشق نشدم.ولی دوست داشتم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.