-
423_
1396/08/14 06:49
اراده ام...آه إراده ام به ضعیفی مگسی ست که میخواهد یک مورچه را کول کند!
-
422_
1396/08/12 11:24
به اندازه تمام کارهایی که باید انجام میدادم و نتوانستم و ندادم،خسته ام! به اندازه همه کتابهایی که نخوانده ام،خسته ام! به اندازه تمام ندانستنی هایم.ناتوانی هایم.تلاش های بی نتیجه ام... خسته ام... . به اندازه همه ی نداشته هایم آرزوهای نرسیده ام... خواسته های بی نتیجه ام... خسته ام ... .
-
421_
1396/08/03 07:37
او. عاشقه از آن عشق های بیست سالگیی که شاید هرگز دیگر تجربه اش نکند... می گوید دلتنگ است. بی رحمانه میگویم بعد ها دلت برای این دلتنگی تنگ میشود. میگوید انتظار سخت هست. میگویم این نوع انتظار ها زیباست. میگوید هر روز دلم تنگ تر میشود میگویم میفهمم...
-
420_
1396/07/30 19:37
کتاب بخوانم. این تنها کاری ست که میتوانم در زمان حاضر عمرم بکنم...
-
419_جنگ نرم چیست؟
1396/07/28 17:47
جنگ نرم بدی با ملایمت می باشد! جنگ نرم بدی را در قالب خوبی نهان کردن میباشد! جنگ نرم به جنگی میگویند که طرف مقابل متوجه زیان ها و تهدیداتی که متوجه اش هست نمیشود. جنگ نرم گرفتن علم و حق درس خواندن از بچه هایی ست که در یک کشور پناهنده شده اند! - جنگ نرم،تحقیر شدن دانش آموز توسط معلم میباشد.(لیاقت تو کارگریست) -محدود...
-
418_
1396/07/26 14:59
راستش باید با خودم صادق باشم. صادق بودن با خودم کمی درد دارد.وقتی باید چیزی را که سخت هست باور کنم چیزی در سینه ام چنگ میکشد جایش میسوزد و بعد احساس میکنم بی حس شده ام. الان هم باید بخودم بفهمانم هیچکس قرار نیست دستم را بگیرد و بکشدم بالا. و این باورش درد دارد.تنهایی باورش درد دارد. امروز تلنگری بود از اینکه باور کنم...
-
417_تجربه امروزم
1396/07/24 22:42
برنامه های چتی،شوق نوشتن را از بین میبرد... :)
-
416_
1396/07/24 22:37
گفتم میم .ر .الف .آدم مشروب خوری هست که دست بچه مشروب میدهد... در واقع داشتم با این جمله ها وجدانم را آرام میکردم.بدیی از فلانی به زبان می آوردم تا وجدانم را که در برابر خوبیی فلانی تند رفتار کردیم و معذرت خواهیی طلب کارش،سرکوب کنم. آدمهایی که خوبی میکنند کم اند.فلانی خوبی کرد.ما با تندی جوابش را دادیم.بعد عذاب وجدان...
-
417_
1396/07/24 22:28
هیچوقت بلند بلند احساس خوشبختی نکنید! همین یک هفته پیش بود که داشتم عمیقا احساس خوشبختی میکردم...چند ساعت بعدش دنیا داشت رو سرم آوار میشد. بدبختی چشم دیدن احساس خوشبختی ما را ندارد.بدبختی مثلِ یک زنِ حسود میماند.میدانیم که زنهای حسود گاهی چقدر میتواند ترسناک باشند... وقتی احساس خوشبختی ام را زمزمه میکردم صدایم به گوش...
-
415_
1396/07/24 13:13
فقر منشائ هر فسادی هست...بی پولی از آدم متمدن بی فرهنگ ،از انسان با عزت نفس کم ادم ذلیل،از انسان شریف دروغگو،از ادم با وجدان بی وجدان،از ...میسازد... لام. این روزها یک جور دیگر شده است.وقتی احساس تنگ دستی به آدمی رو بیاورد که عزت نفس محکمی ندارد دزد میشود! چه دزد یک مداد! چه پول! چون نداری باید از دیگران را بگیری! چون...
-
414_
1396/07/24 13:00
تا حالا شده آدمی کنارتان باشد و دلتان برایش تنگ شود؟ تا حالا شده آدمی کنارتان باشد و دلتان برای آدمیِ که قبل ها بود تنگ شود؟ تا حالا شده دلتان برای آدمی که کنار تان هست تنگ شود آنقدر که اشک بریزید؟ همین دیشب از شدت دلتنگی برای برادرکی که عوض شده است گریه کردم.کنارم بود ولی انگار نمیشناختمش... برای احساس تنهایی اش.برای...
-
413_
1396/07/23 18:17
امروز یاد گرفتم آدمها رو درک کنم،ولی قرار نیست جای آنها زجر بکشم... !
-
412_حس خوب :)
1396/07/21 16:56
برادری بهم گفت که مایه دلگرمیم... حسِ خوبی داد حرفش
-
411_
1396/07/21 15:06
کسی که دوست دارد: کتابای خوب خوب معرفی میکند. توصیه و نصیحت های دلسوزانه میکند. به حریم شخصی و خصوصی ات احترام میگذارد.
-
410_
1396/07/20 10:30
تو دلم رخت میشورند. رخت های تو دلم اینقدر چرکینه که با چنگ زدن هم تمیز نمیشود ... بخودم میپیچم.لول میخورم به طرف کتاب ها.دردش کمتر نمیشود. لول میخورم به سمت کارای خانه.نه باز نمیشود.دل و دماغ کارنداری وقتی که نتوانی سر پا بایستی ... دور خودم میلولم.گاهی سراغ تلگرام میروم.گاهی فیسبوق.گاهی وب... از هر در و دیواری با...
-
409_
1396/07/19 12:33
به راستی از ما بعد مرگمان چه باقی می ماند؟ اگر به نتیجه کارهای خوب و بدمان نرسیم و برای کارهایمان حساب پس ندهیم چقدر زندگی ادم ها بیهوده است... یک مشت استخوان زیر خاک. چقدر حقیقی و نزدیک .و چه قدر تصورش دور دور... .
-
408_
1396/07/19 12:25
گاهی بعضی از خوبی ها پنهانش قشنگ ترند... مثل او که از دور حواسش به تو هست.
-
407_
1396/07/17 15:07
گاهی نمیشود دنبال خواسته دل رفت و در امان ماند. نه حتما...
-
406_
1396/07/12 11:51
نمیشود که به کسی بگویی دوستت دارم ، و بعد در عوضش چیزی ندهی. نمیشود که به کسی بگویی دلتنگتم و بعد از زیر بار مسئولیت حرفت قصِر در بروی نمیشود که ... اگر هم میشد به ما یاد نداده اند هر کس میتواند احساسش را بیان کند بدون اینکه قرار باشد در عوضش چیزی بدهد.یاد نداده اند که احساساتمان را بهم بگوییم.رک و واضح.احساسات را...
-
405
1396/07/12 11:43
-
405_
1396/07/11 20:48
یک جایی خواندم: آدم درونگرا مثل آجر تو کوره پزیه میسوزه گداخته میشه اما صدایی نداره بعد از اون سرد میشه سرد و سخت... سرد و سخت... .
-
404_
1396/07/10 00:27
برای پنجاه سالگیمان،خاطره نوشته هایمان جالب اند و یا خاطره انگیز... برای پنجاه سالگیمان،از امروزمان، اثری بجا گذاشت باید بنظرم نوشته تنها چیز ماندگاره...
-
403_
1396/07/10 00:24
اینکه چیزی از مادیات بطلبی و بخواهی ،ولی بدست نیاوری ناراحتی دارد... اما درد ندارد ولی اگر ادمی را بخواهید و نرسید بهش...دردش قابل توصیف نیست... .
-
401_
1396/07/07 20:26
برای آدمی که دیگر وطنی ندارد، نوشتن جایی میشود برای زیستن تئودور آدورنو
-
400_
1396/07/04 18:47
شنیدم که خ .نون. با شوهرش هفته گذشته از ایران رفته اند. برایم جای غبطه خوردن دارد .نه اینکه از ایران رفته باشند نه.برای اینکه هر دو برای یک هدف تلاش کردند.تصمیم گرفتند و سعی کردند به ان برسند. زن و شوهر جوانی که از همان اول عروسیشان با هم بودند.اینقدر متحد که جهاز نخریده بودند.و از تصمیمشان فقط خودشان مطلع بودند. من...
-
399_
1396/07/04 18:41
برای برادرک حس مادری رو دارم که برای کوچکترین ناراحتی اش،قفسه سینه ام تیر میکشد. خواهر بزرگ بودن همین است.میشوی مادر دوم.غصه خواهر برادرهای کوچکتر میشود اندوه خودت. ولی اندوه خود ادم اینقدر که شاهد غم عزیزترین کست باشد درد ندارد...
-
398_
1396/06/29 15:17
ادمهای برای همدیگر زندگی میکنند.چرا؟ چون حتی کسی که ادعا میکند کاری به کار هیچ نوع انسانی ندارد هم کاری به کاری انسانهای دیگر دارد! آدمها مثل یک چرخه یا بهتر بگویم مثل یک زنجیر دایره شکل اند که این دایره هیچ خط شکستی برای خروج یک انسان ازین دایره زنجیری شکل ندارد! پولت را میگذاری بانک.سودش به تو میرسد.از این سرمایه...
-
397_
1396/06/28 07:20
یه زمانی از تنهایی خواستم به نوشتن پناه ببرم.الان یادم رفته... وقتی احساس تنهایی میکنم،نباید به آدمها پناه ببرم.
-
396_
1396/06/17 09:34
_دکتر،شما هیچوقت راجع به هیچ چیزی نگران نمیشوید؟ _خب من یک سپر محرمانه ضد نگرانی دارم،آقای ورمولد؛علاقه به زندگی! _خب من هم به زندگی علاقمندم،اما... _تمام علاقه شما به یک آدم است و افرادی می میرند و یا ما را ترک میکنند...اقای ورمولد،شما هیچوقت جدول حل کردهاید؟اصولا اهل جدول حل کردن هستید؟من حل میکنم و جدول ها مثل...
-
395_
1396/06/14 11:41
اینقدر که توی ذهنم در مورد زندگی دیگران قضاوت میکنم و فکر.اگر به زندگی خودم توجه کرده بودم وضعم این نبود ... -_-