-
87-
1394/12/23 17:51
داشتم موکت های چرکین آشپزخانه را میشستم که صدای م مثل همیشه بگوشم رسید ... همیشه خدا توی کلامهایش،چند دانه ای فحش هم هست و صدای زنانه اش گوش خراشترین صدایی ست که توی زندگیم هر روز میشنوم! **کاش که کنترلی شبیه کنترل دستگاه تلویزیون بود که به محض شنیدن صدای گوش خراش ویاد دلخرشی ، به سرعت نور دکمه ی «خفه» آن را فشار...
-
86-
1394/12/23 00:29
دروغ چرا؟! من دلم برایت تنگ میشود! برای خودت که نشود،برای خوبی هایت لک میزند! آخر میدانی! آدمِ خوبِ ساده یِ دانایی که ،ادا و ادعا نداشته باشد،خیلی کم است!
-
85-
1394/12/22 14:08
غیرتی بودن درحد فقط«غیرت» خوبه و گاهی لازم! اما گاهی بعضی ها غیرت بیجا دارند! مثلا برادر خودم که دوسال ونیم کوچکتر میباشد از من،چند دقیقه پیش دوستش را که همسن خودش هست آورده بود چیزی رانشانش دهد. منم مشغول کاری در ایوان،ازدر حیاط که وارد میشود با ادا و اشاره به من میفهماند برم داخل خانه من بروم داخل؟!چرا؟لباسم مناسب...
-
84-
1394/12/21 16:31
ما هزاره های افغان،یک ضرب المثلی داریم به این مضمون که:«دخترکته!(دخترجوان) باید به اندازه گوشش! غذا بخورد! خب یعنی که چه!این چه ضرب المثلی است :/ منی که دارم دو بشقاب برنج می لوبونم! و بااشتهای زیادی هم میل مینمایم!! . وقتی یاد این ضرب المثل یا هرچه!!میوفتم غذا کوفتم نمیشود؟ یا یکی درحین غذا خوردنم بیایید و...
-
83-
1394/12/21 00:48
دارم فکر میکنم که من،بی هویت ترین و بی وجودِخارجی ترین دخترک ازبینِ بی هویت ترین و بی وجودِ خارجی ترین دخترک هایم!! دخترکی که آنقدر تو خانه مانده و پوسیده که وقتی همسایه ها او را ،تو کوچه و یا کنارِ درب خانه اش می بیند فکرمیکنن که حتما دخترک مهمانی و چیزی هست!! دخترکی که اسمش را، قیافه اش را،قدش را،هیکل اش را اقوام و...
-
82-
1394/12/20 18:26
-
81-
1394/12/20 13:48
یکی از خوبی های دنیای مجازی اینه که کسی را از رو ظاهرنمیشود و نمیتوان قضاوت کرد! مثلا خودم که قبلن ها از یه تریپ دخترها که طرز لباس پوشیدنشان را دوست نداشتم،کمی بدم می آمد و بدبین بودم بهشان!! ولی تو همین دنیای مجازی باهمون دخترا حرف زدم و بعد پی بردم که من اشتباه میکردم!برعکس لباس پوشیدنِ جلفِ شان،خعلی هایشان،چه...
-
80-
1394/12/19 16:13
وقتی میگویندکه اسلام دین غم و نوحه و زجه زدن هست،بگذار که بگویند! وقتی خعلی از نوحه ها حالِ دلِ آدم را خوب میکند،روح آدم را تازه میکند،همان بهترکه دینِ اسلام و شیعه،دینِ غم ونوحه باشد! من هم دیگر پدرم را منع نمیکنم که 24ساعت هی موبایلش را روشن نکند و نوحه خوانی بگذارد! بزارم که بزارد و گوش کند! بعضی وقتها،همین نواهای...
-
79-شبیه ترین به پدرم!
1394/12/19 13:52
-
78-
1394/12/18 10:20
میدانی! اینکه الان نباشی،دردی ندارد! «درد»آن زمانی ست که... عصا به دست با دستانیِ لرزان کمرِخمیده موهای سپید دندانهای ریخته پوست چروکیده ... اشکِ چشمم را با گوشه روسری ام پاک کنم... واز اینکه هیچوقت نبودی و نیستی... «آخ»! بِکشم!
-
77-
1394/12/17 10:24
منم مثل خعلی های دیگر،فکر میکردم شور و شوق عید و سال جدید،فقط دراینه که بریم خرید و لباس های نو بخریم! چند مدتی بود که میخواستم بیایم اینجا ازاینکه هیچ شوق و ذوقی برای عید ندارم و دلم هم نمیخواهد تکانی بدهم به خودم و دستی به سر و روی خانه بکشم!،بنویسم و بنالم! تا اینکه چند دقیقه پیش رفتم وبلاگ (لبخند خدا،امید) را...
-
76-
1394/12/16 14:09
دارم فکر میکنم ،ادمهای پرتوقع ،خواستنِ زیادشان فقط به مادیات ختم نمیشود! انها همیشه دنبال کسی هستند که در قیافه وظاهر و تحصیلات و ... هم بهترین باشند حالا نگاهی هم به خودشان نمی اندازند !مهم خواسته خودش از طرفش هست و بس! ++++++++++++++++ رفتم کتابی بخرم هی به کتابها نگاه کردم وهی به پول توی جیبم! هی دلم کتاب خواست و...
-
75-
1394/12/15 15:14
امروز،برای دومین بار دخترِهمسایه ی جدیدمان را دیدم،بازهم به منیِ که تو صورتش زوم(!)کرده بودم که شاید بهم نگاهی کند،نگاه نکرد! طرز چادرسرکردنش،مرا به یاد ِدوسال پیش خودم انداخت... دفعه دیگر،باید خودم صدایش کنم و بعدکه ایستاد و به من و توی صورتم نگاه که کرد،لبخندی گُنده ای از ته قلبم،نثارش کنم(!)
-
موسیقی
1394/12/15 01:25
0mp3 l بشنوید! گاهی موسیقی لازمه!
-
74-
1394/12/15 00:56
بعضی وقتها فکرمیکنم که چقدرزند گی هایمان تکستی(text،یاهمان متن خودمان!)شده.ازطریق تکست عاشق میشویم»سلام،چه لحن قشنگی دارین. ممکنه بیشتراشنا... 85 نیکولا،ادامه پست...
-
73_
1394/12/14 14:02
صبح ساعتهای ۷:۳۰ صدای مهربان پدرم بگوشم می آمد:باچه مه(لحن صمیمی پدرمه درصدا زدنم،یعنی دخترگلم!)پاشو بیا صبحانه بخوریم... چشمام درحالیکه خواب الود بود سعی کردم بامهربانی جوابش رابدهم:چشم بابامه(!)میام... اما سرمو گذاشتم رو بالش و آی تا ۹:۳۰بخوابیدم پدر نازنینم همیشه خودش صبح ها که من خُرناس کنان خوابم،میرود چای دم...
-
72_
1394/12/13 19:53
زیر پتو خودم را جمع کرده ام و از چند لحظه پیش،مدام به این فکرمیکنم که واقعن دلم میخواهد -پسر- میبودم... خسته شده ام ازاین محدودیت های دخترانه ام یادم نمی آید که من ازینکه دختر به دنیا امده ام ،راضی بوده باشم! اگر پسر میبودم،میتوانستم وقتی از پس مراقبت این موهای کچ وکوله ام برنمی امدم،ازته بزنمشان و کچل کنم! اگر...
-
71_
1394/12/12 18:17
-
70_
1394/12/11 20:49
من : چرا پولدارا میرن ماشین های گران قیمت میخرن اخه...؟! بابا : چون پولشان که زیاده نمیدونن باهاشون چیکارکنن برا همین میروند مثلا یک ماشین ۳۰۰میلیونی و حتی بیشترمیخرند! من :واااااااای!اگه پولدار بودم میرفتم همش رو میوه میخوردم بجای اینکه ماشین بخرم! بابا :تو که همه اش رو نمیتونی که میوه بخوری!! من :خب روز دو کیلو میوه...
-
69_
1394/12/10 12:49
رفته بودیم بیمارستان،خانم پزشکه جوان حدود ۸_۱۲دقیقه با پزشک دیگری حرفید! درحالیکه مادرم به شدت حالش بدبود و کنار درب اتاق پزشک منتظر... خانم پزشکه از حقوق و نمیدانم چی اش گله مند بود! بعدش که برای معاینه و ...آمد ،پرسید مادرت آسم نداره؟ گفتم نه،بعد هی برایم توضیح میداد که اسم چه هست و چه نشانه هایی دارد... از طرز حرف...
-
68_
1394/12/09 19:29
-
67_
1394/12/07 00:13
همیشه که نباید متواضع و از خودگذشته بود! گاهی باید یه وقتایی اینکه داری «لطف میکنی»را شدیداً گوشزد کنی تا بعدها وبا تکرار آن لطف «لطف مکررا، وظیفه ی مُسَلَّم نشود»
-
65_
1394/12/06 12:09
من دخترک وفا داری هستم چه تعریف ازخودم بحساب بیاید و چه نیاید... من به همه کس و همه چیز وفادارم! به وبلاگ هایی که قبلترها خوشم آمده بود ازمطالبشان و آدرساشان را ذخیره کردم و عذاب وجدان میگیرم که سری به مطالب تازه آپ کرده شان نزنم! به برادرهای بی خیالم ...که هیچ چیزی برایشان مهم نیست... به پدر خوش اخلاقم... حتی به...
-
64_
1394/12/06 00:20
امان از آدمهای سطحی نگر!...مثل .ب. که فقط دوبار باهاش حرف زدم و بار دوم گفت:دلم برات یه ذره میشه... یعنی تا این حد سطحی نگر... آدمهای سطحی نگر.همان هایی یندکه با دیدن یک عکس ،خعلی زود دل میبندن و با تقی با توق خوردنی،دل میشکنن و رها میکنن... آدمایی که با یک نگاه یک دل نه صد دل عاشق میشوند و طرفش را عاشق میکند و بعد...
-
63_
1394/12/04 22:49
مادرم امشب وسط حرفاش گفت: .م. را خعلی دوست دارم و ولی بانو را یه کم! ... منم گفتم:میدونی!من به دوست داشتن تو اصلا نیاز ندارم خدارو شکر! ... ولی ته دلم ناراحت شدم...دلم گرفت و بعدش رفتم کمی اشک ریختم! اصلا چرا باید مادرم دخترکی مثل من رو دوست داشته باشه!؟ ... (واعتراف میکنم که دوست نداشته شدنم ،توسط خانواده ام خعلی روی...
-
62_
1394/12/04 01:30
بعضی وقت ها آدم یک کارای میکند که بعدش خودش هم هاج و واج میماند! درست مثل من... گاهی بخاطر همون بعضی کارهام ،فکر میکنم خودم را اصلا،درست نمیشناسم... شاید هم واقعن نمیشناسم :(( نمیدانم ...به هرحال در جستجوی خودمم...!! امشب پاک خل شده بودم! بیشتر بخاطر پیامی بود که به قربانی داده بودم و بعد لجم گرفت از کار خودم بغضمم...
-
61_
1394/12/04 01:04
خوب میشد اگه تو این کشور هم ،بچه ها رو به زور میبردن مدرسه!! مثلا اگر والدینش راضی نمیشد هم باز میامدن ومیبردن...!!
-
60_
1394/12/01 18:31
.ا. چقدر دنیای ذهنش کوچک و حقیر است! درست مثلِ گاهی اوقات دنیای ذهن خودم،که گاهی آنقدر کوچک میشود که مدامی دیگرا ن را با حرف هایم و رفتارم می آزارم! و .ا. هم همینطور نمیدانم مقصرِکوچک بودن دنیایش خودش هست یا کسی دیگری ولی او خودش هم برای بزرگ کردن دنیای ذهنش هم هیچ کاری نمیکند... از ناتوانی خودمان هست که مقصر بدبختی...
-
59_
1394/11/29 12:11
بگذرم که بپذیرم هیچ به پوچم! اگر این آرامم میکند اگر باعث میشود بهتر با شرایطم کنار بیایم اگر مدام با دیدن بهتر از خودم،عذاب وجدان نگیرم و دلم به حال خودم نسوزد اگر بتوانم بعدش شاد باشم... پس میپذیرم من هیچم! من نه مث ز.ر هستم نه مث م .ن نه مثل هیچکس دیگر... ته پوچ بودن هم عالمی دارد ها!!!
-
58_
1394/11/28 20:11
آه ق عزیز! دلم شدیـــــــــــد دوست داشته شدن میخواهد! دوستم میداری!؟ همین جور که هستم!؟ اگر بخواهی تغییر میکنم... من چیزی محالی میخواهم ازتو تو هم بخواه تغییر کنم،خواسته ام محال است...خواسته محالت را ممکن میکنم دوستم میداری!؟